√√√استاد علی اکبر رائفی پور:
حوزه ی کار برای امام زمان منت ندارها!!
رفتی سخنرانی کردی برای امام زمان اذیتت کردن داد و بیداد نکنیا،حواست باشه.
( ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ایمه ونجعلهم الوارثین) تازه خدا منتم
رو سرت میذاره برای امام زمان کار بکنی، نه ظاهرا توجیه نیستی من هی میگم امام زمان نمیدونی من
چی میگم...!
ببین عزیز من فقط 3 تا روایت از 3 تا امام میگم؛
1_امام صادق(ع):ای کاش من حجت را درک میکردم تا تمام مدت عمرم خدمتش کنم.
2_سیدی من مولای من ای کسی که دوری تو خواب را از چشمان من ربوده است.امام رضا در قنوت
3_آقا امام هادی در حالت جان دادن امام حسن عسکری بالای سرشون بوده میدونی چی وصیت میکنه به امام
حسن عسکری بغض کرده بوده اشکش یهو سرازیر میشه امام هادی میگه سلام مرا به بچه ام برسون یعنی
نوه ام بگو بابا بزرگت خیلی دوست داشت چهره ی چون ماه تو رو ببینه.
امام زمان یعنی این...
میگه منت سرت میذارم برای امام زمان کار کنی بیچاره ،تو دنیا هفت میلیارد جمعیت درگیر شکم و زیر شکم هستن.
من منت سر تو میذارم که تو جمعه صبح پاشی بیای دعای ندبه بخونی،تو صبحت دعای عهد بخونی...چند درصد
جمعیت کره ی زمین این کارن،منت سرت گذاشتم.
آقا امیرالمومنین پای امام زمان خودش کی؟آقا رسول الله، وایساد یا نه؟!
90تا زخم برداشت.حضرت زهرا میگن مرهم که میذاشت روی زخم امیرالمومنین خیلی اوضاع عجیب غریبی داشته،
میگن حضرت امیر و پیچیدن روی پارچه ی مرهمی یعنی انقدر زخم داشت.
حضرت زهرا گفت:جبران میکنم،پای امام زمانت خوشگل وایسادی.
و زمانی که حضرت زهرا عبای امیرالمومنین چسبیده بود داشتن میبردن،دقت کن وقتی چسبید
به این عبا،رک بگم هرچی زدن عبا پاره شد گرفتی چی شد!
او ول نکرد بعد وقتی داشتن میبردن بلند شد گفت:(یا علی خیرک خیری شرک خیری)اینا نمیفهمن تو
که شر نداری همه چیزت خیره.
آقا امیرالمومنین وقتی داشت غسل میداد بی بی حضرت زهرا را تازه متوجه زخم ها شد بعد گریه اش گرفت گفت
:من همه ی دردم اینه منه علی دردمو به این میگفتم اما او دردشو حتی به من هم نگفت.
چرا؟چون واسه امام زمان کاری نکردیم،حضرت زهرا نگاهش این بود.
حالا زشته یه بازویی و یه سقط جنینی...اینها برای امام زمان چیزی نیستش!